حدود 12 نتیجه (1.85) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

تبلیغات

مهم اینه - مهدی یراحی

تورو هرروز دیدن انگار واسم عادت ِ همه چی غیر ِ تو واسم بی اهمیته نمی تونم از شنیدن صدات بگذرم از تصویر قشنگ ِ خنده هات بگذرم تو یه اتفاق ِ خوبی که تو زندگیمی خودتم خبر داری عشق همیشگیمی اگه هیچکی منو دوستم نداره مهم نیست اگه دنیا...

Eshghe Bi Mantegh - Abolfazl Fallah

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

کد همراه اول : 94297

Eshghe Bi Mantegh - Yasin Gholami

متن این موزیک موجود نیست شما می توانید با ثبت متن موزیک این اثر از طریق وب سایت صدایاب به گسترش سایت ارسال متن این اثر لطفا اینجا کلیک نمایید. توجه داشته باشید متن ها بعد از تایید مدیران نمایش داده خواهد شد

کد همراه اول : 53205

Bi Mantegh - Reza Yazdani

میدونم با تو سقفی ندارم میدونم باید خودمو کنار بزارم میدونی با من این کوچه بن بسته میدونی این راه با بی راهه همدسته میدونم که این دل به قلبت گره خورده میدونم دلتنگی هوش و حواست رو برده میدونی سرنوشت واسه ما دوتا یکی نیست میدونی اینجا پر از تابلوهای ایست احساس میکنم از وقتی دیدمت دنیام پر شده از عشق و اضطراب با چشم روشنت خورشیدو ساده کن از نیمه های شب به زندگیم بتاب من عاشقت شدم درکم کن و بفهم تو بغض و انتظار سر به سرم نزار از من که عاشقم چشامتو بر ندارا دشواره این مسیر تو عشق کم نیار چشمامو بستمو هم دسته بچگیم از راهی رد شدم که به تو میرسید تو این شب سپید جز تو که عاشقی کی اشکامو شمرد کی بغضمو شنید تو جزر و مد ماه زل میزنم به تو دریارو با چشات هم سطر میکنم تو نقشه اول این عاشقونه ای من با تو گیشه هارو فتح میکنم از بغض و خاطره پل میزنم به تو به روز های قبل به روز های خوب به روز ها ای که گم می شدیم با هم تو عمق کوچه ها از صبح تا غروب این کوچه ها هنوز از عطر تو پرن با این که دلخورن از دل نبستنت نبض منو بگیر تا حس کنی تبو من من موندم و شب و چشمای روشنت ما میرسیم به هم هر جوری که شده من رو ببخش اگه بی منطقم هنوز من رو ببخش اگه درکت نمیکنم دسته خودم که نیست من عاشقم هنوز

Tavagho Nadaram - Behnam Bani

به حرفایی که میزنم فکر کن به احساسی که بود و نابود شد به عشقی که با هم شروع کردیم و به یه دوستی ساده محدود شد میدونم نمیخوای بمونی ولی به دردای این عاشقت فکر کن به روزای بعد از مَنت فکر کن به حرفای بی منطقت فکر کن به روزای بعد از منت فکر کن به حرفای بی منطقت فکر کن توقع ندارم توجه کنی به عشقی که بعد از تو نابود شد به سیگاری که تو دستای من درست لحظه رفتنت دود شد توقع ندارم بفهمی منو تو هیچ وقت نمیتونی درکم کنی فقط چند لحظه به من گوش کن اگه خواستی میتونی ترکم کنی چه زود عادی شد واسه تو دوسِت دارمام عزیزم تو رفتی ولی نرفته هوات از سرم هنوزم عزیزم توقع ندارم توجه کنی به عشقی که بعد از تو نابود شد به سیگاری که تو دستای من درست لحظه رفتنت دود شد توقع ندارم بفهمی منو تو هیچ وقت نمیتونی درکم کنی فقط چند لحظه به من گوش کن اگه خواستی میتونی ترکم کنی

کد همراه اول : 30950

Naz - Mohsen Chavoshi

تو ناز می کنی ، من ناز می کشم ، این منطق کیه انگار پیش تو فرقی نمی کنه کی عاشق کیه تو ناز می کنی ، من ناز می کشم ، این منطق کیه انگار پیش تو فرقی نمی کنه کی عاشق کیه روح تو مریمه ، چشم تو نرگسه ، دست تو نسترن روح تو ، دست تو ، چشم تو ، عشق من ، گل خونه ی منه گل خونه ی منه روح تو مریمه ، چشم تو نرگسه ، دست تو نسترن روح تو ، دست تو ، چشم تو ، عشق من ، گل خونه ی منه گل خونه ی منه وقتی که خاطره غمگین تو هنوز تو خونه ی منه یعنی که بار غم بی تو شبانه روز رو شونه منه غم بار عشقت رو ، رو دوش می کشم ، پا پس نمی کشم با این خیال پوچ که چشم های تو دیوونه منه تو ناز می کنی ، من ناز می کشم ، این منطق کیه انگار پیش تو فرقی نمی کنه کی عاشق کیه روح تو مریمه ، چشم تو نرگسه ، دست تو نسترن روح تو ، دست تو ، چشم تو ، عشق من ، گل خونه ی منه گل خونه ی منه

Lahad - Alireza Azar

بر حذر باش که این راهِ پر از بیم و امید دلِ پُر خواهد و پای سبک و دست تهی بر حذر باش که فرقی نکند در صفِ حشر قدِ رنجور علف با تنهء سروِ سهی تبِ اندوه بگیرد بدنت را محکم تک و تنها سفری رو به نهایت باشی زیر دستان لَحَد غرق خجالت بشوی تازه فکر قدغن های خدایت باشی دست و پا بسته، دهان بسته، جهان هم بسته ثانیه میرود و باز نمی گردد هیچ لحظه وقتی برود تا که به پایان برسد ته نشین می شود، آغاز نمی گردد هیچ تبِ اندوه بگیرد بدنت را مُحکم تک و تنها سفری رو به نهایت باشی زیر دستانِ لَحَد غرق خجالت بشوی تازه فکرِ قدغن های خدایت باشی حق و ناحق شدنِ عمر مساوی بشود کی قدم در گذرِ معرکه کافیست عزیز هر چه کردی به خودت کردی و در خود بنویس ساعتِ خواب شده، وقت تلافیست عزیز قبلِ هر چیز بگویم که من آنم که شبی تا لبِ پنجره رفت و به اتاقش برگشت گرچه استادِ هنر دست به رویش نکشید بالِ پروانه شد و نرم و مُنقَّش برگشت من همانم که شبی عشق، به تاراجش برد همچو حلّاج به خاکسترِ تشویش نشست در سرش سورهءِ تکویر مُجَسَم میشد قبلِ هر زلزله ای در خودش آرام شکست سیلِ غم بود که از گونه ی خشکش می ریخت و عزادارِ خودش بود که در خود می سوخت چشم بر وسوسه ها بست، و چیزی نشنید گفتنی بود ولی باز دهانش را دوخت آخرین مانده ی دورانِ اگر کشف و شهود آخرین مصرع خلقت، که به پایان نرسید اولین نامه ی تاریخ به امضایِ اَلَست آن که کوشید ولی حیف به انسان نرسید آنکه تصمیم گرفت آتشِ بَلوا باشد وسطِ مغلطه در مغلطه تنها باشد بین چین است و چُنان طرحِ معما باشد پاسخِ سوره چو شد، آیه ی آیا باشد آنکه لیچار شنید از همه و هیچ نگفت دوش و دوشاب به دوش از همگان دست کشید گله از هیچکسی هیچ نکرد و نبُرید تا تهِ حادثه ناخن پسِ بن بست کشید رو به فقدان خودش تَهی دست پرید آنکه میدید نشستند خرابش بکنند خوب میدید به منظور، عزیزش کردند صفحه از پشت گرفتند کتابش بکنند آنکه از حلقهءِ مفقود، لبی باز نکرد آنکه از تو سَری و تهمتِ تاریخ گذشت قدسیان را به لبِ منظرهءِ هیچ کشاند آنکه از خاج و صلیب و خطر و میخ گذشت آنکه نان خواست ولی دود فقط سهمش شد آنکه از گندمِ آغشته به خون، حیف گذشت او که دیوانهءِ دیوانگیِ پنجره بود آنکه از عافیتش محضِ جنون حیف گذشت آنکه دلتنگِ خودش بود، به جوهر که رسید نامه رو کرد و به پاهای کبوترها بست تشنه لب ساحلِ عریان، هوسش را میکرد گوش ماهی به سرِ گیسوی دخترها بست آنکه نُه ماه در اندیشه‌یِ پرواز گریست آنکه بر معرکه ای داغ و مشخص افتاد نطفهءِ هیچکسی در شدنش دست نداشت آنکه زاییده نشد، از غزلی پس افتاد آنکه اندازهءِ یک عمر به مُردن چسبید زندگی کرد به امید شبِ پایانی انتهای همهءِ پنجره ها دیوار است آخرین پنجره را هم که خودت میدانی مستِ اندوهِ حماسی وسطِ لحن و بیان آخرین غمزهءِ اوزانِ مُتَنتَن بودم پشت کمرنگ ترین فاجعه ها کشف شدم آنکه در سفسطه جان کَند، فقط من بودم چاره‌ای نیست از این راه گذر باید کرد باید از وادیِ مشکوک به پایان برسی این همه کوچه و پس کوچه که گَز کردی باز باید آخر به همین پیچِ خیابان برسی زندگی جایِ بدی بود، نمی فهمیدیم و تمام هیجاناتِ جهان گور شدند جبر از آغاز جهان مسئله ی تلخی بود اختیار آمد و مجبور به مجبور شدند دست و پا بسته، دهان بسته، جهان هم بسته ثانیه میرود و باز نمی گردد هیچ لحظه وقتی برود تا که به پایان برسد ته نشین می شود آغاز نمی گردد هیچ فرصت از دست رود، لحظه به آخر برسد بادِ مُردن بوَزد قائله پایان برسد دستِ قدّارِ زمان جام بچرخاند و بعد تیغهءِ تُندِ عجل باز به انسان برسد حق و ناحق شدنِ عمر مساوی بشود هی قدم در گذرِ معرکه کافیست عزیز هر چه کردی به خودت کردی و از خود بنویس ساعت تلخ شنی، وقت تلافیست نریز رو به رو حادثه مرگ مُجَسَم گردد دستت از خالیه عالم سبدی پُر باشد بی هوا سُر بخوری در تلهءِ خوف و رجا وانگهی دور و برت حلقهءِ آجر باشد تبِ اندوه بگیرد بدنت را محکم تک و تنها سفری رو به نهایت باشی زیرِ دستان لَحَد غرق خجالت بشوی تازه فکرِ قدغن های خدایت باشی ما چه کردیم که در آینهءِ مرگ هنوز هوسِ حق کشی و حق خوری آینده ماست تا دَمِ مرگ خطرناک ترین حالِ جهان باعث رخوت و دلبستگی و خنده ماست بر حذر باش که این راهِ پُر از بیم و امید دلِ پُر خواهد و پای سبک و دست تَهی بر حذر باش که فرقی نکند در صفِ حشر قدِ رنجورِ علف با تنهء سروِ سهی با توام مرگِ پس از زنده به گوری و جنون با توام گوش بده حرف زیاد است هنوز آخرین برگِ درختانِ لبِ جادهءِ پوچ سینه تو سینه‌یِ هوهو کشِ باد است هنوز آتش معرکه بالاست پِیِ دود برو هر کجا حضرت دادار که فرمود برو در پِیِ گنگ ترین حلقهءِ مفقود برو تو که رفتی پِیِ تاب و تپش رود برو به قدم‌های اسیرِ لجنم فکر نکن من همین بیخِ گُذر چشم به خون میبندم و به هر دشنه که تهدید کند میخندم من به هر زندهءِ ناچار نمی پیوندم من به دستانِ خودم گورِ خودم را کندم به پذیرایی و دفن و کفنم فکر نکن گاهی آهنگِ زلیخاست در آشوبِ دهان با چه سمع و بصری شکوِه بگوید کنعان یوسفِ دورِ مرا از غمِ تهمت بِرَهان گرچه رو زخمی ام و دستْ کج و تُند زبان به سر و صورت و دست و دهنم فکر نکن بعدِ صد مرتبه توبیخ غلط کردی باز؟ ما که هستیم تو دنبال چه میگردی باز؟ ماشه ات را بِچِکان مَرگ، اگر مَردی باز تو که از منزلِ منقل تبر آوردی باز هی به آیا بزنم یا نزنم فکر نکن مرگِ من، دل به طلوع شبِ جانکاه نده رو به این خنده یِ در گریهءِ گهگاه نده دل به تصویر بر آب آمدهءِ ماه نده بختِ نامرد بزن بد به دلت راه نده به غم‌انگیزیِ فرزند و زنم فکر نکن از من و بودن با من بگذر هم بستیز پشت من منتظر خنجرِ تیز است عزیز صاف بنشین وسطِ کتف من ای خنجرِ تیز نفسی تازه کن و اَرّه بکش شاخه بریز به غمِ جوجه کلاغی که منم فکر نکن عاقبت تابِ مرا تاب نخواهی آورد دشنه گر دشنهءِ تو شهر به ما گوید مَرد دست بردار از این زیر و بمِ در پیگرد شک نکن بی تو از این وَرطه گذر خواهم کرد به نشانی که نماند از بدنم فکر نکن فصلِ پاییز رسید و غزلی نشکفتم مثل بید از گذرِ باد بِهَم آشفتم مثل برگ از بغلِ شاخه زمین می اُفتم من که از منطق و دستورِ حقیقت گفتم به مضامینِ مَجازیِ تنم فکر نکن گر چه بد رفتی و بد کردی و بد خواهم دید گرچه با خونِ خودم پشت دلم داغ زدید با توام ای خطِ ابرویِ کجِ در تهدید باز با این همه هر وقت غمی شیهه کشید من همین نبشِ چنار و چمنم فکر نکن مثل سیگارترین لحظهءِ بی همنفسی مثل دیوارترین خاطره پژواکم کن قطره اشکی بچکان گونهءِ گُل خشک شده ست لقمه‌ای اَبر از اندازهءِ دریا کم کن افتضاحم،تَنِشَم، مثل دو شب مانده به عید مثل دستان پدر در افق فقر و سکوت مثل تُنگٍ عطشِ ماهی و اعصابِ سگی مثل خمیازهء مادر وسطِ سیب و سقوط نفس از دورترین مَنفذِ دنیا که رسید مرگ از آغاز خودت هم به تو نزدیک تر است تویِ دالانِ رسیدن به چه میپیچی باز راه برگشتنت از رفت که باریک تر است اولین مرحلهءِ عشق دگردیسی بود یعنی از من به تو رفتن، به تو محدود شدن یعنی از شاخه تبر، از تبر اَلوار سپس خُرده هیزم شدن و عاقبتش دود شدن مثل اندیشه‌ی کودک، پُرم از هر چه هوس حلقهءِ گم شدهءِ آدم و حیوان بودن آدمِ حیطهءِ بالا فقط آدم میشد لقمهءِ سیب کشانید به انسان بودن مثلِ یک جوجهءِ گنجشک دهن وا کردیم آسمان کِرم بریزد، شکمی سیر کنیم خواب دیدیم زمین مزرعه را میبلعد گیر کردیم که اینبار چه تعبیر کنیم سنگ اول همهءِ خاطره هایت مُردند سنگ دوم همهءِ حال، همین گودال است سنگ سوم که شروع همهءِ آینه هاست قصه تا قَطعهءِ آخر به همین منوال است  

Gramophone - Amir Ghiyamat

وقتی همه اومدن پشت سرت گذاشتن صفحه بهم گفتن فلانی بوده با همه من به عشقت جوابشونو دادم یه تنه بهشون گفتم از اون خیالم تخته اون با منه هه ولی دیدم حقیقت چقدره تلخه بعدش دیدم قیامت چقدر مرده با اونکه میدونست تو با اونا بودی بازم به روش نیاورد بگه تو با اونا بودی زوری نه خیلی راحت از شانس بد یه عکسم ندارم تو اتاقم گذاشتی رفتی تو یه روز برفی بی هیچ حرفی ما باهم زوج بودیم دیگم فردیم اینجور شد که قیامت واسه تو شد فردین ولی حیف تو درکش نکردی گذاشتی رفتی بگو ببینم مثه من مرام داری یا میخندی به حرفایی که پشت سرم میزنن یا میجنگی انقد صفحه گذاشتن اینا پشت سرمون انگار ما بودیم ندیدیم پشت سرمون یه خنجر یه عوضی فرو کردو پشت سر اون هی به غم میدادیم اونا میخندیدن پشت سرمون … میبینی روزی رو قیامت واسه بچتم سنبله! این حرف من نی این حرف مردمه من مسکنم واسه مردمم واسه عشقای پوشالیشون واسه ی دردو غم نه از تو ام تو از منی من تو بودم تو نبودی !! منی که داشتی میگفتی تو نبودی فقط خندیدی تو ام با اونا بودی روبه روم واستادی و باهام جنگیدی برنگرد ازت دارم آتو میبینی این دلم دیگه نداره کاری با تو مثل تو نیستم بعد تو مطمعن باش این دلم به راحتی به کسی نمیده جاتو یه زمانی خوشحال بودم میخندیدم با تو تو خیانت کردی مردم از من میگیرن آتو بعد تو شعرامون بهم میگی رسم زمونست اینجوری نیست مقصر زخم زبونست انقد صفحه گذاشتن اینا پشت سرمون انگار ما بودیم ندیدیم پشت سرمون یه خنجر یه عوضی فرو کردو پشت سر اون هی به غم میدادیم اونا میخندیدن پشت سرمون .. یادته گفتی با تو دلم قرصه تو توو شادیا غرق بودی من توی غصه آره الان فهمیدم که دلت قرصه با طعم غصه تو چشمامم بغضه یه وقت جایی نری بگی من نداشتم عرضه من که همه جا با تو بودم بی عرضه خیالی نی اگه عادت کردم من به قرصش حالا که دلت قرصه ازت دارم یه پرسش تو جای من کدومو انتخاب میکردی الحق وقتی گیر کرده بودم من بین قلب و عقلم قلبی که پاره پارس یا عقلی که منطقی نداره واسه ی چارش چی میگن واسش تنوع طلبی بودی با شعله های آتش من وفاداری بودم که میخوندچراشو با اشک مطمعن باش یجا دوباره همو میبینم ولی قسم میخورم ازم عشقی نبینی (این متن به درخواست کاربران سایت تهیه و قرار داده شد)    

کد همراه اول : 96017

Kam Avordam - Mehdi Ahmadvand

چرا حرف نمیزنی چی تو سرته نمیدونم چه خبره تو دلت میگی چه میدونم من که پیر شدم به لبم رسیده جونم کم آوردم به خدا دیگه نمیتونم برو برو اوکی ام برو میسوزونه حالم دل سنگ و آجرُ تو این رابطه من نفر سومم بذار بفهمن همه ی مردمم کم آوردم دیگه کم آوردم چقد از دست تو بد آوردم بسه دیگه خستم از بس ادای عاشقا رو در آوردم بیخیالش بیخیال این عشق بیخیال عشق تو که ماه من بود برو اما اگه حالت بدِ بد شد یه روز بدون آه من بود دلم از عشق زده شد تهشم بده شد تهش خواستی نباشم میگی نداری حس و حال باشه بیخیال من دیدم از این بدتراشم انقدر زار زدم سرمو به دیوار زدم آخه این کارا تا کی انقدر غر زدی آخرش منم دور زدی دلمم طفلی آخی انقد از من بدی میگی که به من حق ندی باشه حق با تو باشه چقد به من دق دادی جواب بی منطق دادی وایسا آخراشه حرفای من آخراشه کم آوردم دیگه کم آوردم چقد از دست تو بد آوردم بسه دیگه خستم از بس ادای عاشقا رو در آوردم بیخیالش بیخیال این عشق بیخیال عشق تو که ماه من بود برو اما اگه حالت بدِ بد شد یه روز بدون آه من بود

کد همراه اول : 25517

Ashegh Ke Mishi - Macan Band

آسون که نیست دل کندن از چشمایِ تو آروم بایست حس کنم اون دستای تو وقتی نباشی خونه بی تو ساکته قرصای اعصاب و صدایِ پای تو نداره این عشقو دیگه بعد تو هیشکی آتیش کشیدم عکسامونو وقتی نیستی شمع های روشن روی میز و بوی دریا فکر و خیالت از همیشه با من اینجاست عاشق که میشی از دنیا میبُری حرفی نمیزنی ، چیزی نمیخوری عاشق که میشی این بارونِ لعنتی رو روی صورتت ، با اشک میخوری عاشق که میشی از دنیا میبُری حرفی نمیزنی ، چیزی نمیخوری عاشق که میشی این بارونِ لعنتی رو روی صورتت ، با اشک میخوری من دیوونه هر شب کل شهرو با خاطرات تو آهنگ کردم چِشای تو شبیه آسمونه با چشمات خونه رو همرنگ کردم یه عاشق چیزی جز عشقش نداره که تووی لحظه هاش یادش بیاره یه عاشق از دلش حرفاشو میگه آخه دل که دیگه منطق نداره عاشق که میشی از دنیا میبُری حرفی نمیزنی ، چیزی نمیخوری عاشق که میشی این بارونِ لعنتی رو روی صورتت ، با اشک میخوری عاشق که میشی از دنیا میبُری حرفی نمیزنی ، چیزی نمیخوری عاشق که میشی این بارونِ لعنتی رو روی صورتت ، با اشک میخوری

Taajob Nakon - Sirvan Khosravi

منتشر شد از تکساهنگــ . . . تعجب نکن اگه بی منطق تورو دوست دارم اگه تموم نمیشه اصرارم اگه باتو دنبال تکرارم تکرارم تعجب نکن اگه از هرکسی جز تو بیزارم اگه این شبا خیلی بیدارم اگه باتو و بی تو تب دارم تب دارم مطمئن بودم که گذشته با تو جبران میشه که آینده ی خوبی در پیشه میشه داشته باشم تورو همیشه.. همیشه تو رو دارم و حالم از این حس زیر و رو شده باور کن با یه حرفی یه کاری یه چیزی حالی که دارمو بهتر کن با تو هر چی که خواستم همون شد با تو همه چی راحت شد همه دیدن رابطمون خیلی بیشتر از یه مدت شد.. ♪♪ آروم آروم آروم.. خودمو تسلیم تو دیدم لحظه لحظه بیشتر باتو آرامشو فهمیدم تاثیر تو دیگه غیر قابل انکاره درست میگن که عشق فقط یکباره سرنوشتم به تو بستگی داره به تو بستگی داره مطمئن بودم که گذشته با تو جبران میشه که آینده ی خوبی در پیشه میشه داشته باشم تورو همیشه همیشه... تو رو دارم و حالم از این حس زیر و رو شده باور کن با یه حرفی یه کاری یه چیزی حالی که دارمو بهتر کن با تو هر چی که خواستم همون شد با تو همه چی راحت شد همه دیدن رابطمون خیلی بیشتر از یه مدت شد..



12